عکسهای روز اول
خلاصه مسافر کوچولوی ما از راه رسید و همه دنیا رو واسه ما عوض کرد . توی این لحظه ها بود که
سوسن حال و هواش با همه فرق داشت . کمی درد و کمی خنده ...... چشمانی که فریاد های زیادی
رو در برداشت که مراعات حال دیگران رو می کرد ......
همه می اومدن ملاقات . دوست و برادر عزیزم عمو الیاس هم با الیزا خانم همون اول اومدند تا
ما رو حسابی سرافراز کنند . من که فقط حسابی گیج می زدم . فقط فکرم به یه چیز مشغول بود
اونم.........................
ستایش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی